ارسال شده در پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب:, - 22:9
در سکوت شب من ،ناگهان حادثه ای...
ناگهان وسوسه ای تلخ گذشت...
من تو را کم داشتم در سکوت شب من ،
آسمان حرفی زد...
و غزل شعری شد...
در سکوت شب من،موج گیسوی تو آرام نداشت
برق چشمان تو پیغام نداشت...
چه سرابی دارم که امیدم به نگاهت...
سالها یخ زده است...